مانيماني، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 4 روز سن داره

مسافر کوچولو مانی

دندان نیش+یه چیز عجیب

درود     امروز هوا خیلی خوبه مثل بهار، حال وهوای بهاری به ادم نشاط وشادی میده مانی یه دندون نیشش تازه در اومده حالا دیگه وقتی میخنده دندونای جلوش كامل شده اما هنوز دو تا از دندونای شیری در نیومده میگن بچه كه دندوناش دیر در بیاد بهتره البته تا سه سالگی چون بعضی از بچه ها زیر یك سال دندوناشون یهو در میاد ولی خیلی اذیت میشن خدارو شكر دندونای مانی اذیتش نكرده     دیروز موقع غروب نم نم بارون میومد با مانی رفتیم یه دوری بزنیم هوا یه كم سرد شده بود یعنی لازم بود كه لباس آستین بلند تنش كنم البته با باب اسفنجی،بابای مانی هم سر كار بود،وقتی اومدیم خونه مانی انگار انرزژیش بیشتر شده بود كلی بالا وپایین پرید ومیگ...
13 آذر 1391

ياد در ياد

سلام سلام يه شعر دارم واستون ياد در ياد نميدانم كجا چشم در چشم نميدانم چرا؟      تودر آنسوي شقايق     ومن اين سو تنها پل يادت در تب خاطره ام آتش شد                     ومن از باغ جدا بي جهت نيست كه من در پي راز جدايي هستم در پي يك سبداز سيب كه يك دانه آن نيم خورده بجا مانده سوا شب عيد است عجب كوه غمي دارم من سفره عيد من اين بود: غم  واندوه وطلب و ياد تو ،كه بر آيينه ام بود سيب هم بود نگفتم آري اين همان نيمه سيبي است ...
13 آذر 1391

اشنایی

درودبه همه دوستان چندوقتی میشد كه تو وبلگای مختلف میرفتم و می گشتم تا اینكه تصمیم گرفتم یه وبلاگ درست كنم از انجایی كه پسر شیطون من نمیزاره بایدایشون بخابن تا من بتونم بیام. خوب  ما یه خانواده 3 نفره هستیم ،من و بابای مانی و مانی، شمالی هستیم ولی ساكن جزیره قشم،مانی 10/8/89در رشت بدنیا اومده . ازبچگی حركات ورفتارای مانی و تودفتر خاطرات مینویسم ،حالا هم اینجا مینویسم تا بزرگ شد شایدبخونه،شاید هم ماپیر شدیم بخونیم كیف كنیم. دیروز جای شما خالی رفتیم پارك زیتون،البته زیتونی نیست نمیدنم چرا اسمشو گذاشتن زیتون،به هر حال رفتیم مانی با چند نی نی بازی كردوكلی خوش گذروند حتی نزدیك بود گم بشه ،پارك نزدیك دریاست خی...
12 آذر 1391