00
سلام
دیروز که رفتم دنبال مانی مربیش گفت که همکلاسی مانی به نام یونس صندلی بلند کرده زده به ابروی مانی بچم ابروش کبود شده بود وباد کرده
مربیش خیلی عذر خواهی کرد
دیشب زهرا دوستم که پارسال همین روزا اومده بود قشم برام تل کرد حدود یک ساعت با هم حرف زذیم دوستای قدیمی خیلی خوبن زهرا هم دختر با معرفتیه
امسال عید هم قراره بمونیم مامان اینا بیان اینجا شاید هفته دوم عید خانواده مازیار با داماد جدیدشون بیان خیلی وقته از مانی جون عکس نزاشتم برم ببینم عکس خوب دارم بزارم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی