مانيماني، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 16 روز سن داره

مسافر کوچولو مانی

00000

1391/11/25 9:13
نویسنده : مامان فاطمه
387 بازدید
اشتراک گذاری

مانی 

 

خواب

مانی سنجد وسوار کرده ببرتش پارک

 

 

مانی

 

سلام گلی جان

چندروز دیگه باید وسایل خونه رو جمع کنم وشروع به اسباب کشی کنم از اونجایی که امسال مامان بزرگ وبابابزرگ و دایی رضا میان خونه ما وعید اینجا هستیم باید برای خرید عید وسفره هفت سین هم اماده شم عاشق سبزه گداشتتنم خوب اسباب کشی هم نزدیک عیده یه خونه تکونی هم میشه

مامانی اینجا نزدیک ما یه پارک کودک هستش که میبرمت توی پارک با یاسین اشنا شدی خیلی دوست داری باهاش بازی کنی ازتون عکس گرفتم ولی توی موبایله  بابا میگه برنامه میخواد تا از حافظش بتونه عکسارو تو کام بزاره نمیدونم حالا چیکار میکنه اگه تونستم عکسشو میزارم

خاله فرشته و بچه ها خونه مامان راضیه هستن چند روز رفتن اونجا ورفتن واسه بچه ها خرید عید

به مامان زنگ زدم دیدم خاله  و دختر خاله ها اونجان واقعا جای من اونجا خالیه، آدینه دختر خالم هم ١٣ اسفند میره مکه.

 

 بدتر از همه اینه که درست همون روزی که اسباب کشی دارم دوستم با 3 یا 4 تا از همکاراش دارن میان قشم نمیدونم چیکار کنم کجا بمونن البته توی بندر جا گرفتن ولی قشم نمیدونم جا گرفتن یا نه فکرشو بکن بیان خونمون منم بگم به به بفرمایین توی خونه  ببخشید همه چیز جمع کردم بشینین روی زمین استرس

 

 ایشا.. زودتر مستا جرمون بره ما هم زودتر بریم تند تند جابجاشیم بنده خدا مستا جرمون هم پزشک بود چند ماه ازمون مهلت خواست گفتش دیگه طرح اش تموم میشه میره ولی نمیتونستیم چون خودمون هم تا اسفند وقت گرفتیم ناراحتبقول مانی که باب اسفنجی میبینه آخرش به اختاپوس میگه "بیچاره"چشم

 

 مانی

 

مانی 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (13)

معصومه
24 بهمن 91 19:05
سلام عزیزم به سلامتی.. ان شاالله زود جا به جا میشین...به به سبزسبز کردن!!منم دوس دارم..
بوووووووووووووووس برا کسری جونی


خاله جون مانی هستم
معصومه
24 بهمن 91 19:39
عزیزم شرمنده...بخدا برا مانی خوشگلم بوس فرستادمااا..اما چون امروز هی کسری کسری کردم نوشتنی اینو نوشتم..کسری یکی از آشناهاس.. حالا که اینجور شد مانی جون محکم نگه دار یه بوس گنده اومدااااااااا...


اشکال نداره خاله جون بوس گندتو گرفتم ممنونم
ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
24 بهمن 91 23:55
مواظب خودت باش توی اثاث کشی

حالا خوبه، خونه تکونی و اثاث کشی با هم شده ...

پارک رفتنتونو عشق است... خوشبحالتون



اره والا با یه تیر دو نشون
مامان یزدان
25 بهمن 91 8:56
سلام عزیزم.خوبی دوست جونی؟مانی جون خوبه؟آره دیگه حال و هوای عید و بهاره.
اسباب کشی می چسبه


اره ولی تنهایی سخت هستش ولی به قول شما میچسبه
مامان مانی جون
25 بهمن 91 11:46
الهی به سلامتی و دل خوش
مری
25 بهمن 91 16:56
سلام عزیززززززززززززز خوبی؟مانی خوبه؟ماهم خوبیم مرسی که همیشه بهم سرمیزنیاسباب کشیتونم ایشلا به سلامتی انجام میشه


ممنون
شاه نی نی
25 بهمن 91 17:28
مرسی که همیشه یادمی
مامان مهرو
26 بهمن 91 11:05
وای چه خوبه نزدیک عید اثاث کشی اونجا هوا سرد نیست؟؟


نه هوا بهاریه اینجا زمستون نداره
مرمر(مامی کسرا)
27 بهمن 91 10:58
ایشالا به سلامتی اسباب کشی کنید.مانی کوچولوی ناز ما رو هم ببوس.در ضمن عکساتم خیلی خوشملن اقا مانی.


ممنون خاله
من میام تو وبلاکتون ولی نطرات کد امنیتیش نمیده نمیشه نظر گداشت چون بلاگ فا هستید فک کنم




مامان مانی جون
27 بهمن 91 17:58
ممنونم قربون نوشته هات عزیزم بووووس
معصومه
28 بهمن 91 18:49
سلام عزیزم..بیا وبم ی خبراییه هاا..


اومدم با سر
معصومه
29 بهمن 91 9:34
خاله مریم(مامان حسام کوچولو)
29 بهمن 91 15:07
وای چه عکسای قشنگی
انشالله زودتر اسباب کشی ت تموم بشه


ممنون