از دست مانی و یه خبر
سلام
از دست مانی صبح کلی باهاش بازی کردم خسته شدم ورفتم نشستم تا استراحت کنم توی راهرو ولو شد و ادای گریه کردن و در اورد ومیگفت "مامان تنهام نزار مامان"
کاراش یادم میره از این کارا زیاد انجام میده
خبر اینکه از مهر امسال احتمالا میرم مدرسه خانم معلم میشم بقول سیمرغ عزیز مستخدم اموزش وپرورش ،معلم کلاس دوم، خیلی دوست داشتم الان هم خوشحالم ولی یکم هم استرس دارم چون دوست دارم معلم خوبی باشم از همه دوستانی که تجربه دارند خواهش میکنم به من هم تجربیاتشون بگن تا کمکم کنه یا از کتابهای که کمک کننده هست اطلاع دارین لطفا بگین
از الان توی سایتهای مختلف دنبال سوالای امتحان چطور رفتار کردن با بچه ها میگردم به قول خاله فرح میگه برو یکسال خوش باش استرس نداره ولی از اونجایی که ذاتم استرسی نمیدونم والا
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی