مانيماني، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 5 روز سن داره

مسافر کوچولو مانی

ما مان امروز نگفتی

1392/3/28 14:38
نویسنده : مامان فاطمه
310 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

امروز موقعی که داشتم بهش صبحانه میدادم  (نون وتخم مرغ) با هم حرف میزدیم یهو بهم گفت" مامان امروز بهم نگفتی دوستت دارم" منم خندم گرفت و گفتم دوستت دارم مانی جون

بعضی اوقات یهویی بهم میگه" مامان حرفتو گوش میکنم "قلب

یه عادت بد داره موقعی که مثلا من تو اینتم  خودش توی اتاق دیگه هی صدام میکنه هر چی بهش میگم بیا نمیاد اینقدر گریه میکنه تا من برم پیشش هر چی سعی میکنم نرم و واستم خودش بیاد از ترفند ای مختلف استفاده میکنه مثلا میگه" مامان بیا دارم غصه میخورماااا" منم دیگه دلم نمیاد ومیرم چه کنم مادر طاقت ندارم از این حرفا میزنهنیشخند

پی نوشت:میخواستم بخوابم مانی اومد وگفت مامان گالکسی بابا بده بازی کنم داشت خوابم میبرد با عصبانیت گفتم مگه خودت پا نداری برداریش نگام میکنه میگه نه ندارم پاهاشو نشون میدم میگم پس این چیه قایمشون میکنه میگه هیچی نیستنیشخندخندهگریه مردم از خندهدلقک

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (10)

نگاری
28 خرداد 92 15:25
سلام
اخییی چه بلبل زبونی می کنه
خیلی باحاله
مامان غصه می خورمااا


اره خوبه دختر نیست حالا
سیمرغ
28 خرداد 92 15:59
ای جان، ماشاالله به هوش و ذات این بچه های امروزی
میگما مانی از الان اینجوریه، زنشو حسابی گول خواهد زد، انشاءالله


هاها ان شا....میبینی از الان واس اونروزا تربیتش میکنم
ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
29 خرداد 92 8:27
وااااااااااااای که چقدر خندیدم از اون پی نوشتت

ای وروجکـــــــــــــــــــــــــ ِ شیطووووووووون


سیمرغ
29 خرداد 92 9:42
ای مامان شیطون بلای آینده بین


نیشخند]چه کنیم
معصومه
29 خرداد 92 10:45
از دست این مانی جون
ماشاالله شیطون و باهوش



اره خاله جون
همهمه
29 خرداد 92 12:12
آخی یادت نره دیگه مامان مانی، یه همچین عسلی داری هر روز باید بگی دوست دارم خو حق داره بچه


دوشیزه
29 خرداد 92 16:46
جانم چه مانی نازییی


رها مامان راستین
30 خرداد 92 11:46
ای جونم مامانی هر چی می خواد بهش بده دیگه خودش دوست داره شما کنارش باشی


چشم خاله جون
م (خط خطی های خوانا)
31 خرداد 92 19:35
مامان آنی
1 تیر 92 17:44
مانی جون
I LOVE YOU



منم شما رئ دوست دارم خاله جون