مانيماني، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه سن داره

مسافر کوچولو مانی

مهد

1392/6/25 11:02
نویسنده : مامان فاطمه
323 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

9/5 از مهد اومدم بیرون البته قبلش رفتم شیر بگیرم براش فهمید که نیستم گریه کرد ودلمو بدرد اوورد بچم نازییییییییییییییییی فداش شم

ساعت 11 میرم دنبالش دیروز مدیر مهد گفت مامان مانی زیاد تنهاش نزار کوچولوهه اخه نمیدونست من 9 گداشتم ورفتم

عزیز مامان پس کی عادت میکنی به مهدتت که خیال منم راحت شه هر وقت خواستم ببرمت با اشتیاق بری و با گریه بیارمت خونهلبخندنیشخند

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (7)

امیرمهدی و عمی
25 شهریور 92 12:12
شوخی کردما جدی نگیرید پیشاپیش عیدتون مبارک
مری
25 شهریور 92 20:13
سلام خاله ما اومدیم بیا پیشمون


اومدم
ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
26 شهریور 92 14:21
خیلی خبیثی مامانیییی.


وای هنوز هم بدون من نمیمونه خواهر نمیدونم چیکا کنم دیگه میگن خیلی بچس واس همینه که سخت جدا میشه
امیر مهدی و عمی
26 شهریور 92 16:09
سلام عزیزم عیدتون مبارک
رمزو براتون خصوصی گذاشتم


ممنون
مرمر(مامی کسرا)
26 شهریور 92 18:24



معصومه
27 شهریور 92 22:53
به به خانوم شما بالاخره تشریف آوردین..
خوش گذشت؟
من ی مدت کم پیدا بودم توو نت..حالم خوب نبود..
ای جان مانی هم عادت میکنه به مهد جدید..فقط زمان میبره
بوس برا دوتاتون که حسابی دلم براتون تنگ شده بود..


سام خاله ممنون ماهم دل تنگت بودیم
مامان روانشناس
29 شهریور 92 15:39
پاسخ رو دو بار براتون فرستادم اما متاسفانه ارسال نمیشود پاسخ رو در همان قسمتی که سوال کردید مشاهده کنید


ممنون