مانيماني، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 4 روز سن داره

مسافر کوچولو مانی

آخرین جلسه اولیا

سلام امروز اخرین جلسه اولیا گذاشتم با مادرا در باره امتحانات بچه ها صحبت کردم چون از 8 ام تا 22 دوم امتحانات بچه هارو برنامه ریزی کردم  تا 22 اردبیهشت امتحانات تموم میشه چقدر زود گذشت  دیروز هم  تولد دوست مانی  بوده  آرشیدا واسش قمقمه گرفتم اونم آبرنگ گرفته این هفته هم که هفته معلم بید باید واسه مربی مانی هم یه چیز بگیرم البته انتخاب گردم این هفته میرم میخرمش   ...
3 ارديبهشت 1393

روز مادر مبارک

سلام تولد فاطمه زهرا مبارک روز مادر وروز زن مبارک         ایشا.. همیشه  همه ی بچه ها سایه ی پدرو مادرشون بالای سرشون باشه تا در چنین روزهایی خدای نکرده دلشون نگیره اونایی که به سن ازدواج رسیدن یه همسر خوب وشایست نصیبشون بشه خداروشکر مامان آزمایش داد و مشکلی نبود الان هم استراحت میکنه وداروهایی که دکتر گفته مصرف میکنه تا دستش که ترک خورده خوب شه   ...
31 فروردين 1393

این چند روز

سلام دیروز آش رشته پختم واسه اینکه  مامان افتاد و دستش اذیت شده  نذر کردم خوب شه. این چند روز رفته پیش فرشته تا آزمایشاش انجام بده دکتر گفت قلبش یه خورده مشگل داره  دعا کنید چیزی نباشه امروز با فرشته که صحبت کردم میگفت حالش بهتره. مانی هم میره مهد  چند روز پیش رفتیم خونه همکارام خیلی خوش گذشت مانی هم کلی بازی کرد از این دوره هایی که همکارا میزارن حدود 20 نفر بودیم   تا بعد ...
29 فروردين 1393

نوروز 93

عكس هاي نوروز               تنگه چاهكوه قشم خيلي زيباست..............         اينا هم تنگه چاهكوه انتهاشه جايي كه كوه دو قسمت شده اينجام داخلشه ...
21 فروردين 1393

000

سلام وقتي داره كارتون ميبينه يهو توالتش ميگيره ميره تلوزيون خاموش ميكنه بهش ميگم: مامان چرا خاموش كردي ؟ ميگه ميخام برم دشويي خاموشش كردم ديگه نشون نده تا بيام ................................................................................................. صداي اس ام اس گوشيم مياد دراز كشيدم حوصله ندارم برم برش دارم  ماني مياد بهم ميگه مامان نشفيدي (نشنيدي)؟ يا تصادف ميگه تفاصد اين چند روز بعد عيد هر روز با گريه ميره مهد دو روز اول خاله فاطمش نبود اما امروز بازم گريه كردو بهانه ميگرفت ميگفت بشين خونه نرو نميدونم واسه تغييرات ساعته يا نه چون يك ساعت زودتر پا ميشه ...
19 فروردين 1393

سال 93

سلام چند روزه كه مامان اينا تهران  رفتن  تا بعد سيزده ميرن امسال زودتر رفتم چون پريماه وپونه درس داشتن شمال هم هواش حسابي سرده وديروز برف اومده اين چند روز خيلي خوب بود جاهاي مختلف رفتيم همش منتظر تعطيلات عيد بوديم  ...
12 فروردين 1393

روزای آخر سال

سلام امروز مدرسه نیمه تعطیل بود بیشتر بچه های کلاس نیومدن منم مانی بردم مدرسه کلی بهش خوش گدشت  دخترا حسابی بازی کردن اینجا چون از همه شهر ها بچه ها هستن زودتر از جاهای دیگه بچه ها نمیان از شنبه فک نکنم کسی بیاد   امسال ما نمیریم قراره رضا ومامان اینا وفردین اینا بیا ن اینجا حسابی سرم گرم میشه   مانی جونم الا ن خوابه امروز صبح 5/5 بیدار شده این چند وقت یاد گرفته با سی دی های کارتونش مخصوصا سونیک میخوابه قراره دایی رضا عروسکش بگیره بیاره خیلی حرف های بامزه میزنه الان یادم نیست با آقای پیر محمدی سرویس مدرسه کلی حرف میزنه تا به مهدش برسه از طرف مهد ازش عکس گرفتن هنوز اماده نیست تا بعد عید اسفند...
21 اسفند 1392